دریافت پیشنهاد قیمت رایگان

نماینده ما به زودی با شما تماس خواهد گرفت.
ایمیل
موبایل
نام
نام شرکت
پیام
0/1000

جرثقیل های غلطکی تک دهانه در مقابل دو دهانه: تفاوت چیست؟

2025-12-04 00:33:30
جرثقیل های غلطکی تک دهانه در مقابل دو دهانه: تفاوت چیست؟

طراحی ساختاری و صلبیت جرثقیل‌های پلی بالاسری

پیکربندی تیر، نگهداری قرقره و پایداری جانبی

جرثقیل‌های جرثقیلی تک دالانه تنها دارای یک دالان اصلی هستند که کارت حرکت (ترولی) به زیر آن متصل می‌شود. این ساختار فضای مورد نیاز در قسمت بالایی را کاهش می‌دهد، اما در حفظ پایداری جانبی، بارهای سنگین یا بارهای خارج از مرکز را به خوبی تحمل نمی‌کند. مدل‌های دو دالانه به شکل متفاوتی کار می‌کنند. این سیستم‌ها از دو دالان موازی استفاده می‌کنند که یک ترولی را در بالای آن‌ها نگه می‌دارند. کل ساختار به صورت یک جعبهٔ صلب عمل می‌کند که در مقابل پیچش مقاومت می‌کند و حرکت جانبی را در عملیات بلند کردن کاهش می‌دهد — موضوعی بسیار مهم در بلند کردن دقیق. برای بیشتر کاربردهای استاندارد، دالان‌های فولادی نورد شده عملکرد مناسبی دارند. اما در دهانه‌های طولانی بیش از ۳۰ متر، دالان‌های جعبه‌ای ساخته شده با جوش دادن ورق‌های فولادی، سختی بسیار بهتری ارائه می‌دهند. محل نصب ترولی نیز بسیار مهم است. سیستم‌های دو دالانه با ترولی‌های بالاسری، مسیرهای خود را بدون انحراف به درستی تراز نگه می‌دارند. در حالی که سیستم‌های تک دالانه با ترولی‌های زیرآویز تمایل به حرکت جانبی دارند و نیاز به تنظیمات منظم برای حفظ مرکزیت دارند.

کنترل تغییر شکل و سازگاری کلاس وظیفه (M3–M6)

مقدار خیز عمودی یک پل تحت بار، که به آن تغییر شکل (deflection) گفته می‌شود، نقش مهمی در تعیین هم ایمنی و هم مدت زمان استفاده از تجهیزات قبل از نیاز به تعویض دارد. بیشتر جرثقیل‌های تک دالانه تمایل دارند حدود L/450 خیز داشته باشند که استفاده از آنها را عمدتاً به دسته‌های سبک‌تر کاری مانند M3 و M4 محدود می‌کند، جایی که تعداد بلند کردن‌ها در سال کمتر از 5,000 مورد است. سیستم‌های دو دالانه کنترل بهتری ارائه می‌دهند و معمولاً خیز را به لطف ویژگی‌هایی مانند دو مسیر باربر جداگانه، ساختارهای تقویت‌کننده باله قوی‌تر و ذخیره‌سازی داخلی، زیر L/800 نگه می‌دارند. این امر باعث می‌شود آنها برای عملیات سنگین‌تر با رده‌های M5 و M6 و بیش از 20,000 بلند کردن در سال مناسب باشند. به عنوان مثالی معمولی: یک جرثقیل دو دالانه 25 تنی با دهانه 40 متری حتی در حالت بارگذاری کامل، بیش از 50 میلی‌متر خیز نشان نمی‌دهد و تمام استانداردهای ISO 8686-1 را برای دست‌انداز بارهای متحرک رعایت می‌کند. آزمایش‌های انجام‌شده در مورد خستگی حرارتی نشان می‌دهد که این مدل‌های دو دالانه می‌توانند حدود 65٪ چرخه کاری بیشتری نسبت به سیستم‌های مشابه تک دالانه تحمل کنند قبل از اینکه نشانه‌های سایش ظاهر شوند؛ به همین دلیل در محیط‌هایی که نیاز به عملیات بلند کردن مداوم و سنگین دارند، ترجیح داده می‌شوند.

ظرفیت بار، دهانه و عملکرد ارتفاع قلاب

محدودیت‌های محدوده بلند کردن و دهانه: تک‌دالانه (≤20 تن) در مقابل دو دالانه (20 تا 200+ تن)

جرثقیل‌های تک دالانه زمانی که بارهایی تا حدود ۲۰ تن متریک را جابه‌جا می‌کنند و طول دهانه معمولاً از ۳۰ متر تجاوز نمی‌کند، بهترین عملکرد را دارند. این نوع جرثقیل‌ها معمولاً در مکان‌هایی که عملیات سبک‌تری انجام می‌شود، مانند تأسیسات کوچک تولیدی، انبارهای توزیع و کارهای مونتاژ پایه، استفاده می‌شوند. از سوی دیگر، مدل‌های دو دالانه قادر به تحمل وزن‌های بسیار بیشتری هستند که از ۲۰ تن شروع شده و از ۲۰۰ تن نیز فراتر می‌روند و همچنین می‌توانند مسافت‌های طولانی‌تری را مدیریت کنند، چرا که وزن بین دو جزء سازه اصلی توزیع می‌شود. نحوه توزیع تنش در این جرثقیل‌ها باعث می‌شود که تغییر شکل آن‌ها حتی در حمل بار کامل نیز کمتر از L/1000 باقی بماند که این امر الزامات سخت‌گیرانه استاندارد ISO 16881 از سال ۲۰۲۲ را برآورده می‌کند. به دلیل این مزیت عملکردی، بسیاری از بخش‌های صنعتی از جمله کارخانه‌های فولاد، کشتی‌سازی‌ها و تولیدکنندگان ماشین‌آلات بزرگ تمایل دارند گزینه‌های دو دالانه را انتخاب کنند، هرچند این نوع در ابتدا هزینه بیشتری داشته باشد.

تناقضات در ارتفاع عمودی: نیازمندی‌های فضای سر و ارتفاع مؤثر قلاب

نحوهٔ نصب تیرهای فولادی ما تفاوت زیادی در محدودیت‌های فضای عمودی ایجاد می‌کند. با جرثقیل‌های تک تیر، معمولاً حدود ۱۸ تا ۳۰ سانتیمتر از ارتفاع سر بهره می‌بریم، چون وینچ در زیر تیر اصلی قرار می‌گیرد. این امر دسترسی بهتر به قلاب را در ساختمان‌هایی که سقف پایینی دارند، فراهم می‌کند. از سوی دیگر، سیستم‌های دو تیری به راه‌های اجرایی بالاتری نیاز دارند، اما به ماشینکار اجازه می‌دهند تا آزادانه بین دو تیر حرکت کند. این موضوع زمانی که با بارهای بزرگ و نامتعارف مانند قطعات توربین یا بخش‌های ساخته‌شده از پیش در ساختمان سروکار داریم، بسیار مهم می‌شود. البته این نمونه‌های دو تیری در مقایسه با همتایان تک تیری خود، حدود ۱۲ تا ۱۸ اینچ از ارتفاع مفید قلاب را کاهش می‌دهند، اما بسیاری از انبارها قدرت بلندکردن عمودی اضافی را در فضاهای بلندقدار ارزشمند می‌دانند. یک مطالعه اخیر از مؤسسه حمل و نقل مواد این موضوع را نیز تأیید می‌کند. با این حال، قبل از تصمیم نهایی، مهندسان محل باید همیشه ابتدا سه مورد را بررسی کنند: ارتفاع واقعی ساختمان، مسافتی که قلاب باید طی کند، و شکل بارهایی که باید جابجا شوند.

هزینه کل مالکیت و یکپارچه‌سازی تأسیسات

سرمایه‌گذاری اولیه، نیازهای پشتیبانی ساختاری و پیچیدگی نصب

هنگام بررسی هزینه کل مالکیت برای جرثقیل‌های پلی سقفی، بیشتر مردم تمام هزینه‌های پنهان پس از خرید اولیه را فراموش می‌کنند. مدل‌های تک دهانه معمولاً بین ۱۵٫۰۰۰ تا ۵۰٫۰۰۰ دلار هزینه دارند. این مدل‌ها برای کارهای متناوب یا عملیات بلند کردن سبک مناسب هستند. اما نکته اینجاست – این جرثقیل‌ها برای انجام عملیات سنگین در طول زمان طراحی نشده‌اند. طراحی ساختاری آن‌ها محدودیت‌هایی در کارایی جرثقیل‌ها در محیط‌های صنعتی سخت‌تر ایجاد می‌کند. سیستم‌های دو دهانه هر جا از ۳۰٫۰۰۰ دلار تا بیش از ۲۰۰٫۰۰۰ دلار متغیر هستند. البته این سیستم‌ها در ابتدا هزینه بیشتری می‌طلبد، اما عمر طولانی‌تری دارند و در طول عمر مفید خود نیاز به تعمیرات کمتری دارند. تأسیساتی که در شرایط M5 یا M6 کار می‌کنند، این سیستم‌ها را روز به روز قابل اعتمادتر خواهند یافت و دیگر با خرابی‌های مکرر مواجه نخواهند شد.

  • تغییرات ساختاری : نصب سیستم‌های دو جرثقیلی معمولاً به ستون‌های تقویت‌شده، فونداسیون‌های عمیق‌تر و تیرهای راه‌پیش روی ارتقا یافته نیاز دارد که هزینهٔ نصب را در مقایسه با ارتقای حداقلی تأسیسات در سیستم‌های تک جرثقیلی ۲۰ تا ۴۰ درصد افزایش می‌دهد.
  • تأثیر بر فضای سری : طراحی‌های تک جرثقیلی فضای عمودی را حفظ می‌کنند؛ در حالی که سیستم‌های دو جرثقیلی ارتفاع مفید قلاب را کاهش می‌دهند و انعطاف‌پذیری چیدمان را در تأسیسات محدود تحت تأثیر قرار می‌دهند.
  • نگهداری و طول عمر : جراثقیل‌های دو جرثقیلی در طول زمان نرخ خرابی و تعداد تعمیرات بسیار پایین‌تری نشان می‌دهند، به‌ویژه در عملیات‌های پرچرخه – که این امر در کاربردهای M5/M6 هزینه اولیه بالاتر را ظرف ۳ تا ۵ سال جبران می‌کند.

ادغام الکتریکی، ترازبندی راه‌پیش رو و پیچیدگی راه‌اندازی، هزینه کلی مالکیت (TCO) را بیشتر تحت تأثیر قرار می‌دهد. ارزیابی جامع – با در نظر گرفتن چرخه کاری، عمر مورد انتظار و انطباق‌پذیری تأسیسات – از بازسازی‌های پرهزینه جلوگیری کرده و اطمینان حاکم می‌شود که عملکرد جرثقیل به‌طور بهینه با نیازهای عملیاتی هماهنگ باشد.

مناسب‌بودن کاربرد-محور برای جرثقیل‌های پلی بالاسری

تطبیق نوع جردنده با چرخه کاری، مورد استفاده صنعتی و نیازهای عملیاتی

انتخاب تنظیم جردنده مناسب به چندین عامل مرتبط بستگی دارد از جمله شدت چرخه کاری بر اساس استانداردهای ISO 4301، نوع محیط و بارهایی که صنعت با آن مواجه است، و همچنین محدودیت‌های موجود در خود تأسیسات. مدل‌های تک جردنده بهترین عملکرد را در وظایف M3 تا M4 دارند که معمولاً در مکان‌هایی مانند انبارها، مونتاژ سبک یا عملیات بسته‌بندی دیده می‌شوند و در آن‌جا صرفه‌جویی در هزینه اهمیت دارد، ذخیره فضا مهم است و بارهای با وزن متوسط کافی می‌باشند. از سوی دیگر، سیستم‌های دو جردنده به‌طور خاص برای کاربردهای سنگین‌تر با رتبه M5 تا M6 طراحی شده‌اند. این سیستم‌ها استحکام ساختاری بیشتری در برابر سایش و فرسایش فراهم می‌کنند و قادر به تحمل بارهای بسیار بزرگ‌تری هستند که توسط صنایعی مانند کارخانه‌های تولید فولاد، کارگاه‌های ساخت کشتی و حتی تولیدکنندگان قطعات هواپیما مورد نیاز است.

زمینه عملیاتی انتخاب را بیشتر دقیق می‌کند:

  • محیط‌های دمای بالا : کارخانه‌هایی که در دمای بالاتر از ۴۰۰°C کار می‌کنند، به جرثقیل‌های دولنگه با مواد مقاوم در برابر حرارت و احتساب انبساط حرارتی نیاز دارند.
  • موقعیت گذاری دقیق : مونتاژ خودرو و الکترونیک از چابکی و اینرسی کمتر سیستم‌های تک‌لنگه بهره می‌برد—به‌ویژه هنگامی که با وینچ‌های ضد لغزش یا کنترل سروو ادغام شده باشند.
  • محدودیت های فضایی : کارگاه‌های باریک یا پروژه‌های بازسازی، جرثقیل‌های تک‌لنگه را ترجیح می‌دهند، زیرا به حداقل فضای سری و بار ستونی نیاز دارند.

راهنمای کاربرد صنعتی :

قطعه نوع لنگر منطق
انبار تک‌لنگه مقرون‌به‌صرفه برای بارهای ≤۲۰ تن، سطوح M3–M4 و فضای سری محدود
مونتاژ هوافضا دو لنگه پشتیبانی از چرخه‌های M5، دست‌زدن دقیق به بخش‌های بزرگ بدنه هواپیما
سازه‌های فولادی دو لنگه قابلیت مدیریت بارهای بالای 50 تن و مقاومت در برابر چرخه‌های حرارتی و شرایط ساینده

ارتفاع تأسیسات، آمادگی برای اتوماسیون (به عنوان مثال، ادغام با PLCها یا نرم‌افزار مدیریت جرثقیل) و دسترسی به تعمیر و نگهداری نیز بر تناسب دستگاه تأثیر می‌گذارند. همان‌طور که در مطالعه مؤسسه انبارداری و حمل و نقل مواد 2023 برجسته شده است، 68 درصد از خرابی‌های عملیاتی قابل اجتناب مربوط به جرثقیل‌ها ناشی از انتخاب نادرست تیر اصلی است؛ این موضوع نشان می‌دهد که مهندسی متناسب با کاربرد، نه تنها ظرفیت یا بودجه، بلکه تعیین‌کننده قابلیت اطمینان بلندمدت است.

سوالات متداول

تفاوت بین جرثقیل تک دالانه و دو دالانه چیست؟

جرثقیل‌های تک تیره دارای یک تیر اصلی هستند و برای بارهای سبک‌تر تا 20 تن مناسب بوده و فضای سر را ذخیره می‌کنند، در حالی که جرثقیل‌های دو تیره دارای دو تیر بوده و امکان تحمل بارهای سنگین‌تر بالای 200 تن را فراهم می‌آورند و پایداری و عرض دهانه بهتری ارائه می‌دهند.

پیامدهای هزینه‌ای این جرثقیل‌ها چیست؟

قیمت جرثقیل‌های تک تیره بین 15,000 تا 50,000 دلار متغیر است و برای وظایف سبک اقتصادی مناسب است، در حالی که جرثقیل‌های دو تیره ممکن است از 200,000 دلار فراتر رود اما در عملیات سنگین قابلیت اطمینان بیشتری داشته و هزینه‌های تعمیر و نگهداری کمتری دارند.

چه زمانی باید یک سیستم دو دالانه انتخاب کنم؟

سیستم‌های دو دالانه برای تأسیساتی که بارهای سنگین را مدیریت می‌کنند، نیاز به پایداری بالاتر، انحراف حداقلی و قابلیت دهانه بلند دارند، به‌ویژه در صنایعی مانند ساخت فولاد و مونتاژ هوافضا ایده‌آل هستند.

ارتفاع تأسیسات چگونه بر انتخاب نوع جرثقیل تأثیر می‌گذارد؟

سیستم‌های تک دالانه از فضای بالایی صرفه‌جویی می‌کنند و برای سقف‌های پایین‌تر مناسب هستند، در حالی که جرثقیل‌های دو دالانه به فضای عمودی بیشتری نیاز دارند اما امکان ارتفاع بالاتری برای قلاب در فضاهای بلند فراهم می‌کنند.